-
h
دوشنبه 28 بهمنماه سال 1392 20:35
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 28 بهمنماه سال 1392 14:44
-
ناله ناکامی (استاد شهریار)
جمعه 22 مردادماه سال 1389 13:53
ناله ناکامی برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران ساده دل من که قسمهای تو باور کردم به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود زان همه ناله که من پیش تو کافر کردم تو شدی همسر اغیار و من ازیار و دیار گشتم آواره و ترک سر وهمسر کردم زیر سر بالش دیباست تو را کی...
-
لاله (رهی معیری)
جمعه 22 مردادماه سال 1389 13:31
لاله لاله دیدم روی زیبای توام آمد به یاد شعله دیدم سرکشی های توام آمد به یاد سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند روی و موی مجلس آرای توام آمد به یاد بود لرزان شعله شمعی در آغوش نسیم لرزش زلف سمن سای توام آمد به یاد در چمن پروانه ای آمد ولی ننشسته رفت با حریفان قهر بیجای توام آمد به یاد از بر بر صیدافکن آهوی سرمستی رمید...
-
سنگ گور ( سیمین بهبهانی)
جمعه 22 مردادماه سال 1389 13:12
سنگ گور ای رفته ز دل ، رفته ز بر ، رفته ز خاطر بر من منگر تاب نگاه تو ندارم بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم ای رفته ز دل ، راست بگو ! بهر چه امشب با خاطره ها آمدهای باز به سویم؟ گر آمده ای از پی آن دلبر دلخواه من او نیم او مرده و من سایه ی اویم من او نیم آخر دل من سرد و سیاه است او...
-
آخرین فریب (نادر نادر پور)
جمعه 22 مردادماه سال 1389 12:37
آخرین فریب گر آخرین فریب تو ، ای زندگی ، نبود اینک هزار بار ، رها کرده بودمت زان پیشتر که باز مرا سوی خود کشی در پیش پای مرگ فدا کرده بودمت هر بار کز تو خواسته ام بر کنم امید آغوش گرم خویش برویم گشاده ای دانسته ام که هر چه کنی جز فریب نیست اما درین فریب ، فسون ها نهاده ای در پشت پرده ، هیچ مداری جز این فریب لیکن هزار...
-
کوچه (فریدون مشیری)
پنجشنبه 21 مردادماه سال 1389 14:18
کوچه بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو...
-
Il pleure dans mon coeur
سهشنبه 19 مردادماه سال 1389 13:20
Il pleure dans mon coeur Il pleure dans mon coeur Comme il pleut sur la ville Quelle est cette langueur Qui pénètre mon coeur O bruit doux de la pluie Par terre et sur les toits Pour un coeur qui s'ennuie O le chant de la pluie C'est bien la pire peine De ne savoir pourquoi Sans amour et sans haine mon coeur a tant de...
-
می ترسم (حسین پناهی)
یکشنبه 17 مردادماه سال 1389 22:00
می ترسم من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم! دین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسم! قانون را دوست دارم ولی از پاسبان ها می ترسم! عشق را دوست دارم ولی از زن ها می ترسم! کودکان را دوست دارم ولی از آینه می ترسم! سلام را دوست دارم ولی از زبانم می ترسم! من می ترسم ، پس هستم این چنین می گذرد روز و روزگار من...
-
La fleur
یکشنبه 17 مردادماه سال 1389 21:02
La fleur Une belle fleur Je la regarde tous les jours Et je ne sais pas sa couleur Le matin elle est bleue Le soir rouge La gaie fleur Ne se laisse pas voir Dans la nuit Je rêve avec cette fleur Je crois qu'elle est dans mon jardin Mais elle est seulement dans ma tête Seulement Eva ترجمه شعر توسط امیر حسین گل یک گل...